اینجا... سکوت:فریاداست!
برای سبز بودن بهار لازم نیست. تو خود جوانه باش و بروی.
عجب حالی داره امسال چه احوالی داره امسال بیا حافظو وا کن عجب فالی داره امسال سلام به همه ی دوستای خوب و مهربونم . امیدوارم سالی پر از موفقیت و شادکامی داشته باشید. سفره ی هفت سین آینه قرآن پدر مادر خواهر برادر تیک تیک ساعت آغاز بهار سال ۱۳۹۰ بر همگی مبارک. لحظه ها بوی عشق می دادند و بهار خانه ی ما را پر کرده بود. دستها پر از آشتی و نگاه ها پر از مهربانی... بهار شادی های ما را قسمت می کرد در سفره ای از روشنایی و امید... دل تنگیها رنگ می باختند اما... بودند کسانی که جای خالیشان اشک را گوشه ی چشم ها مهمان می کرد و خانه لحظه ای در بغض فرو می رفت. مهمان ها آمدند... به به پول عیدی... باز هم بزن و برقص... وای شنبه سال چه حالی می ده... سیزده به در ... چهارده به تو... لعنت به مرد قت قتو (قد قدو) بهار می خندد و خانه بوی بهار نارنج گرفته... من لب ایوان نشسته ام و شعر می گویم و تمام شعرهایم را به شما تقدیم می کنم... سال نو بر همگی مبارک...





