به نام خدا
با سلام
به اطلاع کلیه دوستان عزیزم می رسانم که به علت یک سری مشکلات تا اطلاع ثانوی قادر به آپ کردن وبلاگم نیستم.
لطفا اگر نظر و پیشنهادی دارید بگذارید .
به محض برطرف شدن مشکل بر می گردم.
ممنونم. خدانگهدار.
به نام مهربان ترین مهربانان
سلام
همان طوری که در روزهای قبل گفتم دکتر احمت حلت صاحب امتیاز و مدیر مسئوول مجله موفقیت قرار بود برای برگزاری سمینار دیدار با سرنوشت به سیرجان بیایند.
روز یکشنبه 8/2/87 سالن ورزشی امام علی(ع) مملو از مشتاقان و روشنفکران بحث جدید تکنولوژی فکر شده بود و به قول معروف جای سوزن انداختن هم نبود.
بعد از کلی معطلی و شلوغی وارد که شدم صحنه جالبی توجهم را جلب کرد. میان زمین صندلیهای پلاستیکی آبی رنگ را به صورت نیم دایره قرار داده بودند . خواستم وارد بشوم که متوجه شدم این قسمت مخصوص مهمانان ویژه (سوگلیها) است. خلاصه مجبور شدم با لباس پلو خوریم روی سکوهای سیمانی بنشینم. هوا لحظه به لحظه گرم تر می شد و از تهویه هوا هم خبری نبود . نه آبی نه نوشابه ای... .
خیلی دمق شدم آخه از این اوضاع اصلا راضی نبودم(البته همه ناراضی بودند) تقریبا سه چهارم جمعیت رو دخترها تشکیل داده بودند. به قول دوستم آخه آنها به سرنوشت خودشان بیشتر اهمیت می دهند( شوهر و خانه و ماشین و ...)
بعد از گوش دادن به چند آهنگ بلاخره با معرفی مجری برنامه آقای دکتر حلت بروی سن آمدند .
موج تشویقات از هر طرفی ایشان را در بر می گرفت و ایشان با صدای گرم و لحن آرامشان به همه سلام کردند.پرسیدند حالتون چطوره؟ و از همه خواستند که از این به بعد هر بار این سوال را پرسیدند همه یک صدا دستانشان را به هم بزنند و فریاد بزنند: عالیه.
خوب حالا حالتون چطوره؟ عالیه.
قصد دارم چکیده ای از مطالب گفته شده در این سمینار را برای آن دسته از عزیزانی که علاقه مند به این موضوع هستند بنویسم.
بحث اصلی مطرح شده در این سمینار معرفی هفت کلید طلایی برای رسیدن به موفقیت در زندگی است.
دکتر با معرفی این هفت کلید به شما کمک می کند که تحول بزرگی در زندگی و روابط و آینده خود ایجاد کنید. پس لطفا خوب دقت کنید.
توصیه ای که به شما دوستان خوب و مشتاقم دارم این است که این مطالب و موارد را بارها و بارها بخوانید و باور کنید که می توانید . شما با هر بار خواندن این نوشته ها انرژی می گیرید. شارژ می شوید و امیدوار
می شوید به آینده هایی سراسر نور و روشنایی، به شرطی که بخواهید و ایمان داشته باشید که می توانید.
این هفت کلید ساده زندگی شما را دگرگون می کند و در شما نیرویی پدید می آورد که خلق کنید آنچه را که
می خواهید.
وقتی فرمانی به جهان هستی می دهیم کل جهان در اختیار ما قرار می گیرد و در آن جهتی حرکت می کند که ما خواسته ایم. بیایید از همین امشب شروع کنید. با نیروی عشق و ایمان شما همیشه پیروزید.
قانون اول:
قانون جذب. یا قانون جاذبه . این قانون بیان می کند که شما هر چه را که فکر می کنید اتفاق می افتد، واقعا اتفاق می افتد. تمام چیزهایی که در زندگی ما وارد می شوند آن چیزی هستند که در ذهن ما می گذرد و ما آن را به سوی خود جذب می کنیم.
بگذارید یک مثال ساده را بگویم: هیچ وقت شده دیرتان شده باشد و اتفاقا سر هر چهار راه به چراغ قرمز برخورده باشید؟ این آن چیزیست که شما خود با نیروی ذهن برای خود جذب کرده اید چون مدام در دل اضطراب داشته اید که نکند پشت چراغ قرمز گیر کنم و دیر برسم. یا اینکه شما وقتی عصبانی هستید وقتی یک بد بیاری می آورید متعاقب آن چند بد بیاری دیگر هم سرتان می آید. مثلا از خواب با صدای زنگ تلفن بلند شده اید بعد از اینکه شب سختی را همراه با بی خوابی گذرانده اید و حسابی کلافه اید که چرا تلفن این موقع زنگ زده است . می خواهید لباستان را بپوشد برایتان سخت و عذاب آور می شود، به آشپزخانه می روید تا آب بخورید لیوان از دستتان می آفتد و می شکند و خیلی از این موارد که مسلما تجربه کردیدشان.
شما چه مثبت فکر کنید و یا چه منفی در هر دو صورت حق با شماست.
پس چه خوب است که افکار مثبت داشته باشید . امواج مثبت از خودتان منتشر کنید و نگذارید افکار منفی روحیه و باور شما را تخریب کنند. هر چه را فکر کنی به دست می آوری (جذب می کنی).
انسان قدرت خارق العاده ای دارد : قدرت اندیشه.
خداوند خود مارا خلق کرده و از آنجا که ما جانشین او روی زمینیم و از آنجا که او قدرتمند است پس ما هم قدرتمندیم. ما هم می توانیم خالق باشیم. خالق آنچه که دوست داریم.
سعی کنید باورهای مثبت داشته باشید. باور کنید که می توانید . هرگز نگویید نمی توانم نمی شود. حتی در خلوتتان بگویید من موفقم. بدانید شما با قدرتی که خداوند در اختیار شما قرار داده قادرید هر کاری را که اراده کنید انجام دهید.
سعی کنید روحیه ای قوی داشته باشید. یک ارتباط زیبا با خداوند (قدرتمند توانا) به شما آرامش می دهد.
رویاها سوخت روحند. آنها را پر و بال بدهید تا در شما روحیه ای قوی بسازند. با قدرت و عشق و امید آنچه را که دلتان می خواهد به دست می آورید. مثبت فکر کنید. با آدمهای منفی مواجه نشوید. به اخبار بد گوش ندهید چرا که ضمیر ناخودآگاه شما این اطلاعات اطراف را دریافت می کند و در شما آن روحیه ای را می سازد که از اطلاعات گرفته است.
مثلا همین الان شما به قشنگترین خاطره زندگیتان فکر کنید. چشمهایتان را ببندید و در رایاهایتان بروید به آن روزهای قشنگ. الان چه حسی دارید ؟ آیا دلتان آرام نشد؟ قلبتان آرام شد و شاید لبخندی بر لبانتان نقش بست.
اما اگر من گفته بودم به یک صحنه بد مثلا یک تصادف یا مرگ یکی از عزیزان و یا... فکر کنید مسلما شما دگرگون می شدید و دچار استرس و غم و یک حس بد می گردیدید.
سعی کنید موجهای مثبت را به جهان هستی هدیه کنید تا آن نیز احساسی زیبا به تو بدهد.
پس فراموش نکنید : شما خود خالق زندگی خود هستید و هر چیزی که در زندگی شما روی می دهد ناشی از خود شماست چون آن را جذب کرده اید. پس بیایید و با باور ها و افکار مثبت و قوی بدیها را دور کنید و به سوی نور و روشنایی گام بردارید. شما می توانید.
همیشه این را بگویید من موفقم.
به نام خدا
سلام
با توجه به اینکه برگزاری کلاس شعر در ترمهای قبل با همکاری و تلاش دوست عزیزم آقای سالاری بود لذا این ترم نیز برای برپایی کلاس به کمک ایشان نیازمندیم.
اما با صحبتهایی که با ایشان داشتم اعلام کردند به علت عدم استقبال دوستان در ترم قبل از همکاری معذورند. اما من با بیان تمایل اعضا برای برگزاری کلاس برایشان توضیح دادم که این کلاس هر چند شاید چند جلسه بیشتر نباشد اما مهم این است که برگزار گردد و برای تحقق این مهم به کمک ایشان جهت تهیه مجوز کلاس نیازمندیم.
لذا از شما خواهشمندیم که روز یکشنبه مورخه ۱۵/۲/۸۷ ساعت ۱۷ در مجمع محبین اهل بیت
واقع در ساختمان شماره ۲ طبقه اول جنب کلاس ۲۱۰۹ حضور به هم رسانید.
با تشکر .
به نام خدایی که آموختم عاشقش باشم تا او نیز عشق را هدیه ام کند.
با عرض سلام و احترام به تمامی دوستان و یاران مهربانم:
ببخشید اگر کم کاری دیگر دوستان مانع از برگزاری کلاس شعر در این ترم شده و نگذاشته که یک جمع صمیمی چون ترمهای قبل ایجاد شود.
از کم کاری خودم نیز عذرخواهی می کنم و امیدوارم برای بهبودی این وضع هر چه سریعتر اگر مایلید اقدامی بکنید.
برگزاری کلاس در این ترم کار چندان سختی نیست به شرطی که تمامی دوستان همت کنند و این بنای رو به ویرانی را از نو با ایده های نو آباد کنند.
از تمامی دوستان همراه تقاضا می کنم انتقادات و پیشنهادات خودشون رو هر چه سریعتر مطرح کنند تا زمان برای انجام اقدامات بعدی فراهم باشد.
با تشکر محسن افروغ. شنبه۷/۲/۸۷
انجمن دانشجویان و دانش آموختگان سیرجانی
آینده خودتان را آنطور که می خواهید بسازید
((سمینار دیدار با سرنوشت))
زمان: یکشنبه 8/2/87 ساعت 14:30
مکان برگذاری سمینار: سیرجان، بلوار ولی عصر(عج) سالن امام علی(ع)
محل فروش بلیط: روبروی پارک هادی ساختمان یلدا
بهاء بلیط 4000 تومان و برای دانشجویان 2500تومان.
اینم ترانه جدیدترین آهنگ گروهمون:
تو چه کردی با دل من که دیگه دوست ندارم
نمی خوام خاطره هامو دوباره یادم بیارم
خیلی سخته با تو باشم بعد اون همه فریبت
بعد خنده های تلخ و اون دو چشم نا نجیبت
ساده بگم ازت گذشتم از تموم خاطراتم
نمی خوام حتی یه لحظه بشنوم حالا صداتم
خیلی وقت بود که می خواستم انتقاممو بگیرم
حالا وقت انتقامه لعنتی من از تو سیرم
لعنتی من از تو سیرم ...
ای پر شده از سکوت من تو حرفی بزن و بخند از نو
ای نو گل رسته در دل من شعری به سکوت قلب من شو
من با تو طلوع را کشیدم از خلوت خود به تو رسیدم
آنجا که سکوت حرف دل بود تکرار شدی تو را شنیدم
بوی تو نشست در وجودم از تو به دلم دری گشودم
***
از اینجا تا اون روزای تنهاییم می تونم حرف بزنم اگه یکبار گوش کنی.
یکبار برای خدا گوش کن مرا فردا برو و فراموش کن مرا
بی من بخند و فکرم مباش هیچ تیغی بزن و تو خاموش کن مرا
محمد یا رسول الله محمد یا نبی الله احمد
به جمیع خلق سرمد یا رسول الله محمد
آسمان روشن شد از نور حضورت
این زمین شد گلشن از خیر عبورت
دل من سرمست از عشق تو گردید
بعد از آنی به دلم تابیده نورت
محمد یا رسول الله محمد یا نبی الله احمد
به جمیع خلق سرمد یا رسول الله محمد
آمدی روز سیاهی تیره گون شد
لشکر ظلم و تباهی سرنگون شد
آمدی خورشید از تو روشنی یافت
پرچم تاریک ظلمت واژگون شد
آمدی بردی دلم را بی بهانه
قسمت من شد ز عشقت این ترانه
محمد یا رسول الله محمد یا نبی الله احمد
به جمیع خلق سرمد یا رسول الله محمد
این ترانه از کارای جدیدمونه!!!
بخواب امشب…
بخواب امشب گل نازم ،که مهمونی مهتابه
بخواب امشب که قلب من حسابی گرم و بی تابه
بخواب امشب که می ترسم، ستاره عاشقت باشه
بخواب امشب که چشم من به عشق تو نمی خوابه
بخواب امشب امید من که فردا روز لبخنده
بخواب امشب که دیو غم دیگه پابست و دربنده
بخواب امشب که می دونم بهار توی دلت خوابه
بخواب امشب که تا فردا کنی خورشید و شرمنده
بخواب امشب…