قلبش از طپیدن که ایستاد قلمش را زمین گذاشت و نفس راحتی کشید
ـ : (( چقدر این داستان طولانی بود ))
***
برای دوست عزیزم محمد یوسفی از دورود لرستان.
او مرد شده بود بی آنکه نانی به خانه بیاورد و یا حتی دستهایش تاولی زده باشد.
کپسولهای اکسیژن را که از خانه بیرون می بردند او مرد شده بود .
بچه ها جلو دویدند اما این بار بازی ای در کار نبود.
پس از مدتها همشان درون پراید جا می شدند.
مادرش امروز مستعمری اش را گرفته و برادرش هنوز تا این وقت شب خانه نیامده بود.
امشب عروسی دعوتند و حالا پشت تمام کارتهای دعوت نام او را می نویسند.
او مرد شده بود بعد از سرفه های غمگین پدر و چند عکس و تاسف پوشالی دکتر پشت درِ اتاق عمل ...
***
لطفا بعد از خواندن این داستان یک دقیقه در سکوت چشمهایتان را ببندید ، چند نفس عمیق بکشید و به زیباترین اتفاق زندگیتان فکر کنید .
شما آرام هستید و تمام داستان همین بود.
***
پدر با عصبانیت و بدون اعتنا به احمد که داد و بیداد می کرد در را محکم بست و به سمت باغچه رفت. بیل را برداشت و زمین را برای گلهای نرگس که می خواست بکارد زیر و رو کرد.
دوباره صدای در بلند شد. من پشت مادر پنهان شدم و پدر را نگاه کردم که زمین را بیل می زد. دوباره در زدند. دوباره و دوباره ، اما پدر باز نکرد. دو زانو نشست و گلها را یکی یکی درون خاک جا می داد که در با لگد احمد از جا کنده شد و او فریاد زنان وارد خانه شد.
ـ : (( فاطی کدوم گوری هستی؟ بیا بریم سر زندگیت زن ))
احمد به سمت من دوید ، پدرم بیل به دست به سمت احمد و من به سمت پدرم که بیلش را بالا برده بود که بزند تو ...
و حالا احمد با زن دومش برای هفتمم گل آورده و پدرم ده سال پیرتر شده.
***
دیروز وقت رفتنم خیلی دعوایش کردم. پیرزن خیلی ناراحت شد. از خانه که بیرون زدم گریه می کرد.
گفتم : (( دیگر هرگز بر نمی گردم))
اما او زودتر رفت. مادرم قلبش گرفته بود . منِ احمق از خانه بیرون زده بودم.
***
تصویری از مرا تو به دیوار می زنی
خوشحالی اینکه تو، مرا دار می زنی
می خندی و وجود مرا آب می کنی
مرگ مرا گلم، تو چرا جار می زنی!؟
***
تا کی اسیر دست تو ماندن رهایم کن
آماده ام برای پریدن هوایم کن
محکم نگیر نخم را کمی تا کمی شل کن
حالا اگر نخواستی مرا ، خب جدایم کن
***
باران به پشت پنجره آهنگ می زند
دارد به پشت پنجره ام سنگ می زند
قد می کشد به خلوت تنهاییِ من
وقتی به پشت پنجره ام چنگ می زند
***
سلام محسن خان
آپم
تصویری از مرا تو به دیوار می زنی خوشحالی اینکه تو، مرا دار می زنی