اینجا... سکوت:فریاداست!

برای سبز بودن بهار لازم نیست. تو خود جوانه باش و بروی.

اینجا... سکوت:فریاداست!

برای سبز بودن بهار لازم نیست. تو خود جوانه باش و بروی.

به همین سادگی

زندگی اتفاق زیباییست 

 

آمدن ساده ماندن و رفتن 

 

روی این سن زمان کوتاهی 

 

قصه را ساده خواندن و رفتن 

 

***  

 

چقدر آروم می گیرم چقدر این درد می چسبه 

 

کنار تو اگه باشم هوای سرد می چسبه 

 

دو نخ سیگار در اوج خماری نگاه تو 

 

کشیدن زیر این بارون به این شبگرد می چسبه 

 

***  

 

عشق تو بارانیست 

 

که بر پهناوری رویایم می نشیند 

 

و در رگهایم تند می دود 

 

امشب از آسمان عشق می بارد 

 

و من خیس از باران تو ام 

 

مرا در خود غرق کن.

نظرات 4 + ارسال نظر
تلاله 6 بهمن 1389 ساعت 11:21

این شعر هم مثل همیشه زیبا بود

رافع رمضانی 11 بهمن 1389 ساعت 18:55

سلام وبلاگتو خوندم و مطالب عاشقانت برام خوش اومد...فکر کنم عاشقی؟راستی میتونی کمی اززندگیت بگی؟چون منم شعرهام سبک شعرهای شماست البته من شکست عشقی داشتم منتظرم.

تلاله 19 بهمن 1389 ساعت 12:52

سلام. سلام

امیر 3 اسفند 1389 ساعت 12:35

salam .
dayi khoobi
sari be ma bezan

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد