ای پر شده از سکوت من تو حرفی بزن و بخند از نو
ای نو گل رسته در دل من شعری به سکوت قلب من شو
من با تو طلوع را کشیدم از خلوت خود به تو رسیدم
آنجا که سکوت حرف دل بود تکرار شدی تو را شنیدم
بوی تو نشست در وجودم از تو به دلم دری گشودم
***
از اینجا تا اون روزای تنهاییم می تونم حرف بزنم اگه یکبار گوش کنی.
یکبار برای خدا گوش کن مرا فردا برو و فراموش کن مرا
بی من بخند و فکرم مباش هیچ تیغی بزن و تو خاموش کن مرا